آرامم!
دارم به خیالِ تو راه میروم
به حالِ تو قدم میزنم
آرامم!
دارم برایِ تو چای میریزم
کم رنگ وُ
استکان باریک
پر رنگ وُ
شکسته قلم
شکسته قلب
دارم برایِ تو قشنگ چای میریزم
آرامم!
دارم برایِ تو خواب میبینم
خوابی خوب
خوابی خوش
خوابی پُر از چشمهایِ قشنگِ تو!
صدایِ جانَم گفتنِ تووُ
برایِ تو مُردنِ،
من!
آرامم!
به خوابی پر از خیلی دوستت دارم!
پُر از کجا بودی
پر از سلام دلم برایِ تو تنگ شده است
دارم برایِ تو خواب میبینم
آرامم!
کنارِ تو حرف میزنم
چای میریزم
تنَت را بو میکنم وُ
لبت را میبوسم
دستت را میگیرم و بهسمتِ پاییز قدم میزنم وُ
دل، به دریا میزنم
میریزم
وَ به تو سلام میکنم
سلام علاقهیِ خوبم
علاقه جانِ من
من به خیالِ تو
آرامم.
به گاهی لبخند زدنهایِ تو
به گاهی سری به من زدنهایَت
به هِی به تو سلام دادن و هِی نگاهِ تو را جواب داشتن
آرامم.
به دوستت دارمها را،
زیاد
به بیا ببینمتها را،
امید
به خوب عاشقَت بودن وُ
برایِ تو خوب زنده بودن،
آرامم.
میدانی؛
من سالهاست به دوست داشتنِ تو آرامم!
* و چقدر امشب دلتنگیِ من عمیق است ...!
سایت پیش بینی وین بت
سایت کازینو جت بت
بخت آزمایی